گروه اول کسانی هستند که به مرگ عیسی و رستاخیز او پس از سه روز باور ندارند. گام اول این است که کاری کنیم به این باور برسند و گام دوم این است که آنها را راهنمایی کنیم تا تعمید بگیرند.
بنابراین ما از گام اول شروع می کنیم اینکه چطور به یک نفر کمک کنیم تا به عیسی مسیح ایمان بیاورد. ابهامات و سوالات در شرق و غرب کاملاً متفاوت است برای بشارت دادن به کسی که پیش زمینه مسلمانی دارد نباید از تفاوت و اختلافات بین اسلام و مسیحیت شروع کنیم بلکه باید با مسائلی که با هم مطابقت دارد شروع کنیم. مردم چین نه تنها به هیچ خدایی باور ندارند بلکه حتی به قیامت و رستاخیز نیز اعتقاد ندارند برای بشارت به چنین فردی اولین گام این است که باور کند خدا وجود دارد و گام دوم این است که کاری کنیم که به زندگی پس از مرگ و داوری اعتقاد پیدا کند و به این باور برسد که اتفاقات کتاب مقدس واقعی هستند. تفاوت چنین شخصی با کسانی که مسلمان هستند این است که مسلمانان حداقل خدا را قبول دارند و باور دارند که عیسی یک آدم واقعی و پیامبری از طرف خدا بوده است، مسلمانان به ابراهیم، نوح و یونس و... باور دارند که آنها واقعی بوده اند.
2 قرنتیان 5(15-14) :
14 زیرا محبت مسیح بر ما حکمفرماست، چون یقین داریم که یک تن به خاطر همه مرد، پس همه مردند. 15 و به خاطر همه مرد تا زندگان دیگر نه برای خود، بلکه برای آن کس زیست کنند که به خاطرشان مرد و برخاست.
در این آیات پولس می گوید محبت مسیح بر ما حکمفرما شده و میگوید چون مسیح برای ما مرد، ما دیگر برای خودمان زندگی نمی کنیم بلکه برای عیسی زندگی می کنیم.
خیلی از افرادی که مسیحی شدند به این دلیل بوده است که آنها محبت مسیح را در زندگی مسیحیان دیدند. بشارت در شرق دنیا با غرب دنیا متفاوت است و در قسمت شرقی موقع بشارت دادن باید با احتیاط تر باشیم. اکثراً مردم جذب یک ویژگی یا خصوصیت زندگی یک فرد می شوند و می خواهند از دین و اعتقادات آن فرد بیشتر بدانند.
1 پطرس 3(1-2) :
1 به همینسان، شما ای زنان، تسلیم شوهران خود باشید تا چنانچه برخی کلام را اطاعت نکنند، بیآنکه سخنی بر زبان آرید، در اثر رفتار همسرانشان جذب شوند،2 زیرا زندگی پاک و خداترسانۀ شما را مشاهده خواهند کرد.
در این آیات گفته شده زنان می توانند با رفتار خود، باعث شوند شوهرانشان ایمان بیاورند، وقتی بقیه انسان ها زندگی ما و طرز رفتار ما با بقیه را می بینند به طور اتوماتیک به سمت زندگی ما جذب می شوند تا متوجه شوند باور و ایمان ما چیست.
متی 5(14-16) :
14 «شما نور جهانید. شهری را که بر فراز کوهی بنا شده، نتوان پنهان کرد. 15 هیچکس چراغ را نمی افروزد تا آن را زیر کاسهای بنهد، بلکه آن را بر چراغدان میگذارد تا نورش بر همۀ آنان که در خانهاند، بتابد. 16 پس بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا کارهای نیکتان را ببینند و پدر شما را که در آسمان است، بستایند.
در این آیات گفته شده است ما روح جهانیم و با رفتارمان می توانیم باعث ایمان آوردن بقیه هم بشویم.
محبت درون رفتارمان با بقیه چیز خوبی است که موجب جذب افراد دیگر شود اما پایه ایمان یک فرد نباید افراد دیگر باشد بلکه باید کتاب مقدس پایه ایمان هر فردی باشد. ایمانی که بر پایه کتاب مقدس باشد حتی بعد از صدمه دیدن از هزاران فرد مسیحی هم سست و شکننده نمی شود.
در اول قرنتیان آیه ای وجود دارد که به پایه و اساس ایمان ما کمک می کند. این نامه را پولس به کلیسای قرنتیان نوشته بود. اکثر کسانی که در این کلیسا حضور داشتند قبل از اینکه مسیحی شوند کافر بودند در این آیات پولس به آنها یادآوری میکند که پایه و اساس ایمانشان چیست!
1 قرنتیان 15(1-8) :
1 و اما، ای برادران، اکنون میخواهم انجیلی را که به شما بشارت دادم به یادتان آورم، همان انجیل که پذیرفتید و بدان پایبندید2 و به وسیلۀ آن نجات مییابید، به شرط آنکه کلامی را که به شما بشارت دادم، استوار نگاه دارید. در غیر این صورت، بیهوده ایمان آوردهاید.3 زیرا من آنچه را که به من رسید، چون مهمترین مطلب به شما سپردم: اینکه مسیح مطابق با کتب مقدّس در راه گناهان ما مرد،4 و اینکه دفن شد، و اینکه مطابق با همین کتب در روز سوّم از مردگان برخاست،5 و اینکه خود را بر کیفا ظاهر کرد و سپس بر آن دوازده تن. 6 پس از آن، یک بار بر بیش از پانصد تن از برادران ظاهر شد که بسیاری از ایشان هنوز زندهاند، هرچند برخی خفتهاند. 7 سپس بر یعقوب ظاهر شد و بعدبر همۀ رسولان8 و آخر ازهمه بر من نیز، چون طفلی که غیرطبیعیزاده شده باشد، ظاهر گردید.
پولس در آیه 1 می گوید می خواهم انجیلی که به شما بشارت دادم را به یادتان بیاورم، همان انجیلی که من به شما یاد دادم و عیسی به من یاد داد همان پایه ایمانتان است. اولین چیزی که پولس می گوید این است که عیسی مسیح مطابق با کتاب مقدس برای گناهان ما مرد و اینکه دفن شد و مطابق با همین کتاب بعد از سه روز از مردگان برخاست و پیشگویی ها محقق شدند عیسی بعد از مرگش بر دوازده شاگردش و سپس بر چندین نفر دیگر از جمله بر پولس ظاهر شد که این نامه را می نویسد. در اینجا پولس به این باور رسیده که همه چیزهایی که در کتاب مقدس گفته شده واقعی است و این قضیه را به بقیه هم یادآوری میکند که پایه ایمانتان کتاب مقدس است.
پولس توضیح می دهد که مسیحیان اولیه به چه صورتی به مردم بشارت می دادند، پولس نمیگوید ایمان ما بر اساس احساس یا تجربه شخصی است که داریم بلکه میگوید ایمانمان به خاطر اتفاقی است که شواهد مستند دارد اینکه عیسی مرد تا پیشگویی های عهد عتیق محقق شود. پیشگویی هایی که هزاران سال قبل در عهد عتیق گفته بود عیسی در بیت الحم به دنیا می آید و به خاطر گناهان ما می میرد حتی جزئیات این که چگونه میمیرد و چگونه از دنیای مردگان بر می خیزد هم پیشگویی شده بود.
مسلمانان به کتاب مقدس و عیسی باور دارند ولی به اینکه عیسی به خاطر گناه ما مرد و پس از سه روز برخاست و باور ندارند و معتقدند مسیحیان این قسمت را عوض کردهاند. قبول دارند که عیسی پیامبر خوبی از طرف خدا بوده ولی معتقدند روی صلیب نمرده است.
اکنون دو سوال پیش میآید این که اگر مسیحیان کتاب مقدس را عوض کردهاند چه زمانی این کار را انجام داده اند؟ مسلمانان نمیتوانند به این سوال جوابی بدهند زیرا چیزی نمی دانند. مسلمانان اگر فکر میکنند مسیحیان این قسمت را عوض کردهاند حتی به عهد جدید هم نیازی نیست و تنها با عهد عتیق می توانیم ثابت کنیم که عیسی روی صلیب مرده و بعد از سه روز برخاسته است. عهد عتیق توسط یهودیان نوشته شده است. حتی یهودیان دشمن مسیحیان بودند پس چرا باید با مسیحیان همکاری میکردند؟ شنیدن این سخنان برای مسلمانان سخت است زیرا هیچ جوابی برای آن نداشتند و دلیل این که هیچ جوابی نداشتند این است که هیچ جوابی وجود ندارد. مسیحیان باید عهد عتیق را به خوبی بدانند تا بتوانند از آن برای بشارت دیگران استفاده کنند.
به عنوان مثال به اولین سفر بشارتی پولس در اعمال رسولان باب 13 اشاره شده است زمانی که از انطاکیه به قبرس و سپس به پرگه و بعد انطاکیه پیسیدیه و سپس به چند شهر دیگر در آسیای میانه می رود. زمانی که پولس به مردم انطاکیه بشارت می داد از عهد عتیق کمک میگرفت دقیقاً همان طور که به مردم قرنتس بشارت داد. اگر کتاب اعمال را بخوانیم متوجه میشویم این روشی بود که پولس برای بشارت دیگران به کار میبرد اینکه با کمک عهد عتیق ثابت کند عیسی مرد و بعد از سه روز از مردگان برخاست تا پیشگویی ها تحقق پیدا کند.
اعمال رسولان 13(13-43) :
13آنگاه پولس و همراهانش از راه دریا از پافوس به پِرجۀ پامفیلیه رفتند. امّا در آنجا یوحنا از ایشان جدا شد و به اورشلیم بازگشت. 14 آنها از پِرجه گذشتند و به اَنطاکیۀ پیسیدیه رسیدند. در روز شَبّات، به کنیسه درآمدند و نشستند. 15 پس از تلاوت تورات و کتب پیامبران، رهبرانِ کنیسه نزد ایشان فرستادند و گفتند: «برادران، اگر پند و اندرزی برای مردم دارید، بگویید.» 16 پولس ایستاد و با دست اشاره کرده، گفت: «ای مردان اسرائیلی و ای غیریهودیانِ خداترس، گوش فرادهید! 17 خدای قوم اسرائیل، پدران ما را برگزید و قوم ما را در زمان غربتشان در مصر سرافراز ساخت و با قدرتی عظیم آنها را از آن سرزمین به در آورد،18و قریب به چهل سال رفتارشان را در بیابان تحمل کرد. 19 او هفت قوم را که در کنعان بودند، نابود ساخت و سرزمینشان را به قوم خود به میراث داد. 20 این همه حدود چهارصد و پنجاه سال به طول انجامید. «پس از آن، تا زمان سموئیل نبی، خدا داوران بدیشان داد. 21 آنگاه پادشاهی خواستند و خدا شائول، پسر قِیس، از قبیلۀ بِنیامین را به ایشان داد، که چهل سال حکومت کرد. 22 پس از برداشتن شائول، داوود را برانگیخت تا شاه ایشان گردد، و بر او چنین گواهی داد: «داوود پسر یَسا را دلخواه خویش یافتم؛ او خواستِ مرا بهطور کامل به جا خواهد آورد.» 23 «از نسل همین مرد، خدا طبق وعدۀ خود، نجاتدهنده یعنی عیسی را برای اسرائیل فرستاد. 24 پیش از آمدن عیسی، یحیی تعمیدِ توبه را به همۀ مردم اسرائیل موعظه میکرد. 25 چون یحیی دورِ خود را به پایان میرسانید، گفت: ”مرا که میپندارید؟ من او نیستم؛ بلکه او پس از من میآید و من حتی شایسته نیستم بند کفشش را بگشایم “ 26 «ای برادران، ای فرزندان ابراهیم، و ای غیریهودیانِ خداترس که در اینجا حضور دارید! این پیامِ نجات برای ما فرستاده شده است. 27 مردم اورشلیم و بزرگان ایشان عیسی را نشناختند و با این حال با محکوم کردنش، گفتههای پیامبران را که هر شَبّات تلاوت میشود، تحقق بخشیدند. 28 آنها با اینکه هیچ علتی برای مجازات مرگ نیافتند، از پیلاتُس خواستند او را بکشد. 29 و چون تمام آنچه را که دربارهاش نوشته شده بود، به انجام رساندند، او را از صلیب پایین آورده، به قبر سپردند. 30 امّا خدا وی را از مردگان برخیزانید. 31 و آنان که با او از جلیل به اورشلیم آمده بودند، روزهای بسیار او را دیدند و اکنون نیز نزد قوم ما شاهدان اویند. 32 «اکنون ما به شما بشارت میدهیم که خدا آنچه را که به پدران ما وعده داده بود،33 با برخیزانیدن عیسی، برای ما که فرزندان ایشانیم وفا کرد. همانگونه که در مزمور دوّم نوشته شده: «تو پسر من هستی؛ امروز، من تو را مولود ساختهام» 34 و خدا او را از مردگان برخیزانید تا هرگز فساد نبیند، چنانکه آمده است: «برکات مقدّس و مطمئنی را که به داوود وعده داده شده، به شما خواهم بخشید.» 35 و بر همین مبنا در جای دیگر گفته شده که: «نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد ببیند.» 36 «و امّا داوود پس از آنکه به ارادۀ خدا مردمان عصر خویش را خدمت کرد، بخفت و به پدران خود پیوسته، فساد را دید. 37 ولی آن کس که خدا برخیزانید، فساد را ندید. 38 «پس، ای برادران، بدانید آمرزش گناهانی که به واسطۀ همین شخص فراهم آمده است، به شما اعلام میشود. 39 اکنون هر که ایمان بیاورد، به واسطۀ او پارسا شمرده میشود در هرآنچه نتوانستید به واسطۀ شریعت موسی پارسا شمرده شوید. 40 مراقب باشید این نوشتۀ کتب پیامبران بر سر شما نیاید که میگوید: 41 «بنگرید، ای استهزاگران، حیرت کنید و هلاک شوید، زیرا در ایام شما کاری میکنم، که هرچند آن را به شما بازگویند هرگز باور نخواهید کرد.» 42 چون پولس و برنابا از کنیسه بیرون میرفتند، مردم از آنها استدعا کردند که شَبّات آینده نیز در این باره با ایشان سخن بگویند. 43 پس از اینکه جماعتْ کنیسه را ترک کردند، بسیاری از یهودیان و اشخاص خداپرست که به یهودیت گرویده بودند، از پی پولس و برنابا به راه افتادند. آن دو با این گروه سخن گفتند و آنها را به پایداری در فیض خدا ترغیب کردند.
در این آیات می بینیم برای اینکه پولس یهودیان را قانع کند عیسی همان مسیح است سراغ پیشگویی های عهد عتیق میرود و در اینجا به شش آیه از عهد عتیق اشاره می کند و می گوید تمام چیزهایی که نوشته شده بودند توسط عیسی به حقیقت پیوستند اینکه یهودیان او را رد می کنند و با رومیان همدست می شوند تا عیسی را از بین ببرند هم پیشگویی شده بود در آیه 23 خواندیم خدا طبق وعده ای خود از نسل همین مرد، نجات دهنده یعنی عیسی را فرستاد. خواندیم که خدا یکی از نوادگان داوود را برای نجات مردم انتخاب می کند.
دوم سموئیل باب 7 هزار سال قبل از تولد عیسی در بیت الحم نوشته شده و پولس به این پیشگویی اشاره می کند که طبق وعده خدا یکی از نوادگان داوود برخاسته است.
2 سموئیل 7(12-16) :
12آنگاه که روزهای عمرت به سر آید و نزد پدران خود بیارامی، کسی را که از نسل تو و پارۀ تنَت باشد پس از تو بر خواهم افراشت، و سلطنتش را استوار خواهم ساخت. 13 اوست که برای نام من خانهای بنا خواهد کرد، و من تخت پادشاهی او را تا به ابد استوار خواهم ساخت. 14 من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر. چون خطا ورزد، او را به عصای آدمیان و به تازیانههای بنیآدم ادب خواهم کرد،15 اما محبت من از او دور نخواهد شد، چنانکه آن را از شائول دور کردم و او را از برابر تو برگرفتم. 16 خاندان و پادشاهی تو تا ابد نزد منپایدار خواهد بود و تخت سلطنتت جاودانه استوار خواهد ماند.»
داوود قصد دارد برای خدا معبدی بسازد که خدا اجازه نمی دهد و می گوید یکی از نوادگان تو برای من معبدی خواهد ساخت.
پولس در این آیات توضیح می دهد وعده خدا به داوود عملی شد و یکی از نوادگانش مسیح خدا شد. طبق وعده خداوند کسی که از گوشت و خون داوود است را برمی خیزاند و این پس از این که داوود مرد اتفاق میافتد و او معبدی برای خدا می سازد که تا ابد پایدار باقی می ماند و خداوند می گوید من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر و او تا ابد پادشاهی خود را خواهد داشت و این وعده ای است که هزار سال قبل خدا به داوود داد و هزار سال بعد پولس میگوید که این پیشگویی و وعده به حقیقت پیوسته است و پیشگویی شده بود که او را از مردگان برمی خیزاند و پولس می گوید که خداوند واقعاً او را به صورت فیزیکی از مردگان برخیزاند و او نواده داوود است که تا ابد پادشاهی خدا را خواهد داشت. کسانی که می گویند خدا نمی تواند پسر داشته باشد باید بدانند مسیحیان این را ننوشته اند بلکه در نوشته های یهودیان هزار سال قبل خود خدا در مورد پسر خود گفته است. پولس به یک پیشگویی دیگر در مزمور باب 16 اشاره می کند.
مزمور 16(7-11) :
7 خداوند را که به من مشورت میدهد، متبارک میخوانم؛ شبانگاه نیز دلم مرا تأدیب میکند. 8 خداوند را همواره پیش روی خود میدارم. چون بر دست راست من است، جنبش نخواهم خورد. 9 از این رو دلم شادمان است و تمام وجودم در وجد؛ پیکرم نیز در امنیت ساکن خواهد بود. 10 زیرا جانم را در هاویه وا نخواهی نهاد، و نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد را ببیند. 11 تو راه حیات را به من خواهی آموخت؛ در حضور تو کمال شادی است، و به دست راست تو لذتها تا ابدالآباد!
داوود در آیه 10 می گوید : «زیرا جانم را در هاویه وانخواهی نهاد و نخواهی گذاشت سرسپرده تو فساد ببیند.»
پولس توضیح می دهد که داوود مرده و بدن او فاسد شده است پس منظور داوود شخص دیگری بوده است و میگوید وعدههایی که به داوود در مزمور باب 88 و 89 داده شده توسط مسیح به حقیقت پیوسته است. این پیشگویی مربوط به نوادگان داوود می شود یعنی یک پیشگویی در مورد رستاخیز عیسی مسیح است چرا که او از نوادگان داوود است. زمانیکه ما می میریم روحمان به هاویه می رود و جسممان در قبر و در روز داوری دوباره جسم و روحمان به هم می پیوندند ولی عیسی روحش فقط 3 روز در هاویه بود و بعد از سه روز، جسمش فاسد نشده بود. این یک پیشگویی دیگر در مورد عیسی مسیح است که هزار سال قبل از تولد او نوشته شده است.
پولس می گوید شیوهای که عیسی مرد همه پیشگویی های عهد عتیق را به حقیقت تبدیل کرد که شامل پیشگویی های اشعیا باب 53 و مزمور باب 22 هم می شود.
همه مردم در اوایل به واسطه همین پیشگویی ها بود که ایمان آوردند و این روش امروزه هم موثر است. زمانی که ما ایمانمان را با کسی به اشتراک می گذاریم اگر آن شخص در مرحله ای باشد که بپذیرد و کتاب مقدس را بخواند این سوال را از او می پرسیم، که اگر ما بتوانیم از طریق کتاب مقدس به تو ثابت کنیم که عیسی پسر خدا بوده و از مردگان برخاسته است، آیا مسیحی می شوی؟ و با این سوال قلب او را باز می کنیم بعضی از افراد قبول می کنند؛ و بعضی دیگر میگویند من باور نمی کنم و مسیحی نمی شوم مهم نیست چه چیزی به من نشان بدهی، در این صورت وقتمان را صرف آن شخص نمی کنیم چون بیهوده است. تنها دعا می کنیم خدا قلبشان را نرم کند. بعضی افراد به این دلیل قبول نمی کنند زیرا در زندگی شان گناهانی دارند که نمی خواهند از آن گناه جدا شوند. شاید زنا باشد و شاید گناهان دیگر و همه مردم می دانند زمانی که می خواهند مسیحی شوند باید همه گناهان خود را ترک کنند و نمی خواهند که این کار را انجام بدهند. عیسی در یوحنا باب 3 در مورد این موضوع صحبت می کند و می گوید افرادی که می خواهند، از تاریکی بیرون می آیند و افرادی که نمی خواهند در تاریکی باقی می مانند و بعضی از افراد نمی خواهند از گناهانشان توبه کنند و مهم نیست چه چیزی به آنها نشان بدهیم یا ثابت کنیم. بعضی افراد دیگر هم نمیخواهند مسیحی شوند زیرا می گویند از طریق خانواده و افرادی که اطرافمان هستند شکنجه می شویم و کسی که این احساس را درون خود دارد آماده نیست که مسیحی شود زیرا عیسی گفته است باید او را بیشتر از همه دوست داشته باشیم تا بتوانیم شاگرد او شویم.
ایمان ما بر اساس احساسات نیست بلکه بر اساس این است که زمانی که شواهد را در کتاب مقدس دیدیم، ایمان بیاوریم و به همان طریقی که پولس و پطرس و بقیه شاگردان مردم را در ترکیه و یونان و... بشارت می دادند، ما هم بشارت بدهیم.
هم مسلمانان و هم مسیحیان قبول دارند که عیسی یک شخص واقعی و پیامبر خدا بوده است و هر دو قبول دارند که او مسیح، مولود خدا بوده است و در روز قیامت داوری خواهیم شد. اولین چیزی که با یکدیگر هم عقیده نیستیم این است که آیا مسیح واقعاً روی صلیب مرد یا نه؟
با جزئیات بسیار بالا پیشگویی هایی را به آنها نشان میدهیم که در این باره صحبت می کند و جالب است که این پیشگویی ها هزار سال قبل از تولد عیسی نوشته شدند و این چیزی است که پولس میگوید که عیسی مرد و پیشگویی کتاب مقدس تحقق یافت. اگر ما میگوییم عیسی بر روی صلیب مرد و محمد در قرآن می گوید عیسی نمرده است این نشان می دهد محمد یک پیامبر دروغین است. عیسی مرد یا نمرد؟ شما نمی توانید حرف هر دو را قبول کنید و اولین بحثی که با یک مسلمان می کنیم این است که عیسی بر روی صلیب مرد و صدها پیشگویی در عهد عتیق درباره این موضوع برای اثبات گفته هایمان وجود دارد.