مسیحیت و سیاست

خانه » زندگی به عنوان یک مسیحی » مسیحیت و سیاست |  آگوست 12, 2020

 

آیا مسیحیان باید بدون ‌هیچ قید و شرطی از دولتی که در کشورشان بر سر کار است حمایت کنند؟ یا اینکه باید به کارهای اشتباه و سیاست‌های غلط‌ دولتشان اعتراض کنند؟ آیا در مسیحیت دین از سیاست جداست و یک فرد مسیحی تا چه حدی باید در امور سیاسی دخالت کند؟

می ‌توان چنین پاسخ داد که تا آن حد که عیسی فردی سیاسی بود. عیسی مسیح مژده پادشاهی خدا را با شور و حرارت به مردم اعلام می‌کرد و در برابر گناه قاطعانه می ‌ایستاد. اما به‌رغم درخواست‌های مکرر افراد پیرامونش، حاضر نشد خود را در درگیری‌ های سیاسی جامعه روزگار خود دخیل سازد. او تنها به ندای پدرش گوش می داد -‏‏‏‏ پدری که او را بر بالای صلیب فرستاد، از مرگ برخیزانید و کلیسایی به او بخشید که از طریق آن همچنان کار نجات‌ بخش خود را به انجام می ‌رساند، نه تنها برای یک کشور بلکه برای تمام دنیا.

 

یوحنا 18(36

عیسی پاسخ داد: پادشاهی من از این جهان نیست. اگر پادشاهی من از این جهان بود، خادمانم می‌جنگیدند تا به دست یهودیان گرفتار نیایم اما پادشاهی من از این جهان نیست

همچنین در عهد جدید می بینیم پطرس و یوحنا با اینکه حاضر نشدند از دستور شورای یهود مبنی بر عدم موعظه انجیل تبعیت کنند، اما نخواستند که با فریسیان، علمای دین و کاهنان یهودی یا پادشاهی روم هم درگیر شوند برعکس در تعلیماتشان احترام به پادشاه و صاحبان قدرت دیده می شود

1 پطرس 2(17

همگان را حرمت بدارید، برادران را محبت کنید، از خدا بترسید و به پادشاه احترام بگذارید

همین موضوع در مورد پولس نیز صادق است. او آشکارا حکومت روم را قبول داشت و حتی برای دفاع از حقوق خود به قوانین روم متوسل شد

اعمال 22(25

هنگامی که پولس را برای تازیانه زدن می ‌بستند، به افسری که آنجا ایستاده بود، گفت: «آیا قانون به شما اجازه می ‌دهد یک نفر تبعه روم را تازیانه بزنید، در حالیکه حتی محاکمه نشده است؟

به‌علاوه، پولس همچون پطرس معتقد بود که مسیحیان باید از مقامات اطاعت کنند و مالیات خود را پرداخت کنند

رومیان 13(2-1) و (6-7

1هر کس باید تسلیم قدرتهای حاکم باشد، زیرا هیچ قدرتی جز از سوی خدا نیست. قدرتهایی که وجود دارند، از جانب خدا مقرر شده‌اند. 2 پس آن که بر علیه قدرتی عصیان کند، در حقیقت علیه آنچه خدا مقرر کرده، عصیان ورزیده است؛ و آنان که چنین می‌کنند، مجازات را برای خود می‌خرند ... 6 به همین سبب نیز مالیات می ‌پردازید، زیرا صاحبان قدرت که تمام وقت خود را وقف کار حکومت می‌کنند، خدمتگزاران خدایند. 7 دِین خود را به همگان ادا کنید: اگر مالیات است، مالیات بدهید؛ اگر خراج است، خراج بپردازید؛ اگر احترام است، احترام بگذارید؛ و اگر اکرام است، تکریم کنید

همچنین پولس از تیموتائوس می خواهد که برای صاحبان منصب و قدرت هم دعا کنند

1 تیموتائوس 2(1-2

1 بنابراین، پیش از هر چیز، سفارش می‌کنم که درخواستها، دعاها، شفاعتها و شکرگزاری‌ها برای همه مردم به جا آورده شود، 2 از آن جمله برای حاکمان و همه صاحب منصبان، تا بتوانیم زندگی آرام و آسوده‌ای را در کمال دینداری و وقار بگذرانیم

بنابراین یک مسیحی واقعی نمی ‌تواند با سیاست کاری نداشته باشد و وانمود کند که در بیابانی دورافتاده و دور از گناه زندگی می‌کند و فقط با خدا ارتباط دارد. شخص مسیحی نیز مانند عیسی مسیح به این دنیا آمده است تا کارهای پدر را به جا آورد، یعنی انجیل را موعظه کند، به فقرا و نیازمندان کمک نماید، در برابر گناه بایستد و حاضر باشد به‌ خاطر اجرای عدالت حتی از جان خود بگذرد. اینها همه بر جامعه تأثیر می‌گذارد و هر چیز که بر جامعه تاثیر بگذارد جنبه سیاسی پیدا می‌کند

در مورد خود عیسی می ‌بینیم که او با وجود اینکه از نظام حاکم بر معبد و سؤاستفاده‌‌هایی که از آن می‌ شد بیزار بود ولی از پرداخت مالیاتی که متعلق به معبد بود طفره نمی ‌رفت.کاملا منطقی است که کسی که حاضر است در اعتراض به حکومت به خیابان‌ها بریزد و تظاهرات کند، باید حاضر باشد برای براندازی حکومت به خشونت نیز متوسل شود

حال آنکه در کتاب‌ مقدس نمی ‌بینیم مسیح به این شیوه عمل کرده باشد، او هیچوقت تلاشی برای برانداختن دولت و حکومت نکرد و به شاگردانش هم آموزش داد اینگونه رفتار کنند و می بینیم زمانیکه یحیی، عیسی مسیح و پولس شکنجه و کشته شدند هیچ کدام برعلیه دولت اعتراضی نکردند، به عبارت دیگر تعلیمات کتاب ‌مقدس ما را از سرکشی و خشونت منع می ‌کند

بزرگترین خدمت به جامعه، ایجاد کلیسایی پرقدرت است. کلیسا کهن‌ترین و بزرگترین نهاد موجود در دنیاست که علاوه بر موعظه پیام انجیل، به گرسنگان خوراک می دهد، از بیماران پرستاری می کند، به ملاقات زندانیان می رود و شجاعانه با تمام پلیدی‌هایی که زندگی انسان ها را به نابودی می‌کشاند مانند بردگی، فحشا، قمار، مواد مخدر و مشروبات الکلی مبارزه می کند. کلیسا نه تنها به مردم خدمت می‌کند، بلکه اگر با اقتدار عمل نماید تاثیر بسیار مثبتی نیز بر نهادهای دولتی دارد بدون آنکه خود را درگیر مسائل روزمره حکومتی کرده باشد

 

 

.

درس های مرتبط