در خروج باب 16 می بینیم زمانی که موسی و بنی اسرائیل از مصر بیرون آمدند نزدیک به 600 هزار مرد بودند که همراه آنان زنان و کودکانی نیز بودند و مردم نگران این بودند که از گرسنگی در آن صحرا بمیرند چون هیچ چیز قابل خوردنی در آن صحرا وجود نداشت ولی خداوند برای آنان نقشه ای داشت و به موسی گفت چه کاری باید انجام بدهند. وقتی صبح از خواب بیدار می شدند دانههای سفیدی روی زمین پیدا می کردند و از همان ها استفاده میکردند و برای تمام روزشان باید بذر برمیداشتند و وقتی خورشید غروب می کرد آن دانه ها ناپدید می شدند و جالب اینجا بود که نمیتوانستند دانه ها را انبار کنند، فقط باید به اندازه مصرف روزانهشان برمی داشتند. با این حال بعضی از مردم نافرمانی می کردند و دانه ها را انبار می کردند تا چند روز داشته باشند ولی درون دانه ها کرم می افتاد. همچنین به قوم بنی اسرائیل فرمان داده شد روز شبات (شنبه) کار نکنند و خداوند به آنها گفته بود روز جمعه دو برابر غذا به شما میدهم تا برای دو روز داشته باشید، پس چیزی که در جمعه جمع می کردند خراب نمی شد و برای دو روز کامل داشتند. با این حال بعضی از مردم روز شنبه از فرمان خدا نافرمانی می کردند و به دنبال غذا می رفتند که چیزی هم پیدا نمی کردند. با این کار آنها خدا را ناراحت کردند چرا که خدا 40 سال به آنها غذا داد تا به سرزمین موعود برسند، خدا نمی خواست که آنها فراموش کنند که هر روز به آنها غذا داده است و به آنها گفت که این نان را کنار صندوق خدا و ده فرمان بگذارند تا نسل های آینده هم ببینند.